رفتن به محتوای اصلی
x

دفاع پایان‌نامه دکترای تخصصی آموزش بهداشت و ارتقاء سلامت جناب آقای کامل قبادی داشدبی از پایان نامه خود

 

روز دوشنبه 11آذرماه1402 کامل قبادی داشدبی از پایان نامه خود با عنوان"تدوین و ارزشیابی اثر برنامه ارتقای سبک زندگی سالم (HeLPP) در ابعاد تغذیه سالم و فعالیت بدنی در کارکنان پالایشگاه گاز آغار و دالان: مبتنی بر چهارچوب مفهومی شناختی و اجتماعی"با راهنماییدکتر احمدعلی اسلامی و مشاوره اساتید دکتر آسیه پیرزاده و دکترسید محمد مظلومی دفاع نمودند.

 

چکیده

مقدمه: با توجه به اهمیت سلامت بزرگسالان شاغل، مطالعات محدود انجام شده رفتارهای ارتقادهنده سلامت مردان و خلاء موجود در بررسی متون صورت گرفته، این مطالعه با هدف تدوین و ارزشیابی اثر برنامه ارتقای سبک زندگی سالم (HeLPP) در دو بعد فعالیت بدنی منظم و تغذیه سالم در کارکنان پالایشگاه گاز آغار و دالان مبتنی بر چهارچوب مفهومی شناختی و اجتماعی انجام گرفت.

روش کار: این مطالعه از نوع کارآزمایی آموزشی شاهدار تصادفی شده بود که بر پایه چهارچوب مفهومی شناختی-اجتماعی طراحی و در قالب مدل برنامه‌ریزی نقشه نگاری مداخله در دوگام مقطعی و مداخله‌ای اجرا گردید. جامعه هدف کلیه کارکنان پالایشگاه گاز آغار و دالان بود. جهت انجام روانسنجی ابزارها و تعیین پیش‌بینی کنندگی انجام رفتار، مطالعه‌ای کمی به صورت مقطعی با انتخاب ۴۵۵ نفر از کارکنان از طریق نمونه‌گیری طبقه‌ای بر اساس معیارهای ورود و خروج صورت گرفت. داده‌های مطالعه از طریق پرسشنامه‌های استاندارد و محقق ساخته گردآوری شدند. در گام مقطعی ابتدا تمام مراحل روان‌سنجی ابزارهای طراحی شده، انجام گرفت و در نهایت دو ابزار 66-PAWPQ  و55HEWPQ- تدوین و ارزشیابی گردید. گام مداخله‌ای مطالعه، با انتخاب ۱۵۰ نفر در دو گروه مداخله و مقایسه (۷۵ نفر در هر گروه) بر اساس معیارهای ورود انجام شد. برنامه آموزشی مبتنی بر نظریه تغییر شناختی-اجتماعی در 8 جلسه آموزشی در طول دو ماه با استفاده از تلفن همراه در بستر شبکه مجازی WhatsApp برای گروه مداخله اجرا گردید. ارزشیابی در سه مرحله قبل، سه ماه بعد و یک سال بعد از مداخله انجام گرفت. بعد از جمع‌آوری اطلاعات، داده‌ها با استفاده از نرم‌افزارهای 22SPSS و 22AMOS  با به کارگیری آزمونهای آماری مناسب در سطح معنی‌داری P<0.05 انجام شد.

نتایج: نتایج روانسنجی ابزارها نشان داد که، CVI کل برای پرسشنامه فعالیت بدنی و تغذیه سالم به ترتیب 95/ 0 و 98/ 0 و CVR کل به ترتیب  88 /0و 83 /0 بدست آمد. روایی سازه با تحلیل عامل اکتشافی برای پرسشنامه تدوين شده رفتار فعالیت بدنی و رفتار تغذیه سالم به ترتیب ،۵۴ /۷۳ درصد و ۷۵/ ۷۲ درصد از کل واریانس تبیین شدند. نتایج مدل‌سازي معادلات ساختاري برای برازش الگو نشان دادکه شاخص‌هاي برازش الگو، الگوي پيشنهادي را مورد تأييد قرار دادند. نتایج سنجش همسانی درونی و آزمون مجدد ابزار برای رفتار فعالیت بدنی با 66 گویه به ترتیب 89 /0 و 85 /0 و برای رفتار تغذیه با 55 گویه به ترتیب 90 /0 و 88 /0 بدست آمد. تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان داد که برای رفتار فعالیت‌بدنی منظم از عوامل جمعیت شناختی، دور کمر و از سازه‌های نظریه شناختی- اجتماعی، خودتنظیمی، انتظار پیامد و موانع درک‌شده و برای رفتار تغذیه سالم از عوامل جمعیت شناختی، BMI و از سازه های نظریه شناختی- اجتماعی، خودکارآمدی و خودتنظیمی پیش‌بینی کننده انجام رفتار بودند. نتایج بخش مداخله‌ای نشان داد که؛ پیش از مداخله بین متغیرهای گروه مداخله و مقایسه هیچ گونه اختلاف آماری معناداری وجود نداشت ( 05 /0P>)، اما پس از انجام مداخله بجز سازه پیامد انتظار و ارزش رفتار تغذیه سالم (215 /0P=)، تمام سازه های SCT در دو رفتار تغذیه سالم و فعالیت بدنی منظم تغییرات از لحاظ آماری معنی‌دار بود (05 /0P<). در مرحله نگهداری نیز نتایج آزمون LSD نشان داد که بجز متغیر BMI (223 /0(P=، سایر متغیرهای مورد بررسی (رفتار فعالیت بدنی، رفتار تغذیه سالم و رضایت از سبک زندگی) پیش از مداخله و یک سال پس از آن اختلاف معنی‌داری مشاهده شد (001 /0P=). در خصوص سنجش رضایت شغلی در مرحله نگهداری بین نمرات کلی بدست آمده در گروه مداخله و مقایسه اختلاف معنی‌دار مشاهده شد (05 /0P=).

نتیجه‌گیری: این مطالعه ویژگی‌های روان‌سنجی قابل قبولی را برای ساختار عاملی مقیاس‌های فعالیت بدنی و تغذیه سالم در محل کار بر اساس چاچوب مفهومی شناختی- اجتماعی را در یک نمونه از کارکنان پالایشگاه گاز تأیید کرد. با توجه به این یافته‌ها، مقیاس‌ها می‌تواند به عنوان ابزاری معتبر و قابل اعتماد برای ارزیابی رفتار‌های مورد بررسی و طراحی مداخلات آموزشی موثر و کارآمد در کارکنان مورد استفاده قرار گیرد. همچنین مطالعه حاضر کارایی نظریه شناختی- اجتماعی به عنوان مدل تغییر در اتخاذ رفتارهای تغذیه‌ سالم و فعالیت بدنی کارکنان در محل کار را نشان داد و با توجه به نمره میانگین پایین فعالیت بدنی منظم و تغذیه سالم در کارکنان، ضروری است مدیران سازمان توجه ویژه‌ای در اجرای راهبردهایی برای عادات سلامتی با تسهیل‌سازی و حمایت از انتخاب سبک زندگی سالم و تغییرات مثبت محیطی همچون برگزاری دوره‌های منظم آموزش و آگاهی از موانع درک شده را مورد توجه قرار دهند.

کلیدواژه‌ها: برنامه ارتقای سبک زندگی سالم، تغذیه سالم، فعالیت بدنی منظم، نظریه شناختی-اجتماعی، نقشه نگاری مداخله