دفاع پایان نامه دکتری تخصصی (PhD) مهندسی بهداشت حرفه ای آقای رضا اسمعیلی
روز سه شنبه 20 آبان ماه آقای رضا اسمعیلی دانشجوی دکتری تخصصی مهندسی بهداشت حرفه ای از پایان نامه خود با عنوان"تدوین و اعتبارسنجی یک ابزار ارزیابی عملکرد شناختی تیمی در تیم واکنش در شرایط اضطراری" به راهنمایی دکتر مهناز شاکریان و مشاوره دکتر مسعود ریسمانچیان و دکتر محمد یزدی دفاع نمودند.
چکیده
مقدمه: در محیطهای پرمخاطره و دینامیک امروزی، عملکرد اثربخش تیمهای واکنش در شرایط اضطراری نقشی حیاتی در کاهش خسارات جانی و مالی ایفا میکند. موفقیت این تیمها، نهتنها به مهارتهای فردی، بلکه بهطور فزایندهای به توانایی آنها در هماهنگی و فرآیندهای شناختی مشترک، که تحت عنوان شناخت تیمی شناخته میشود، وابسته است. با وجود اذعان گسترده به این اهمیت، فقدان یک ابزار ارزیابی جامع، معتبر و بومی برای سنجش دقیق عملکرد شناختی تیمی در بافت پرفشار تیمهای واکنش در شرایط اضطراری، بهعنوان یک خلأ پژوهشی و عملیاتی مطرح بوده است. هدف اصلی این تحقیق، تدوین و اعتبارسنجی یک ابزار اندازهگیری جامع برای ارزیابی عملکرد شناختی تیمی در تیمهای واکنش در شرایط اضطراری بود.
مواد و روشها: این پژوهش با یک رویکرد چند روشی و یکپارچه انجام پذیرفت. در گام نخست، با استفاده از تکنیک فراترکیب، عوامل کلیدی شکلدهنده شناخت تیمی بهصورت نظاممند شناسایی و استخراج شدند. در فاز میانی پژوهش، برای تحلیل روابط و اولویتبندی عوامل، از تکنیکهای تصمیمگیری چند معیاره شامل تکنیک بهترین- بدترین، دیمتل و مدلسازی تفسیری ساختاری استفاده گردید. سپس، برای مدلسازی پویاییهای سیستم از نقشه نگاشت فازی بهره گرفته شد. در فاز بعدی این عوامل، بنیان نظری برای توسعه یک شاخص 13 گویهای را فراهم آوردند. در ادامه، ابزار توسعهیافته با روشهای استاندارد روانسنجی اعتبارسنجی شد. روایی صوری و محتوایی ابزار توسط یک پنل 17 نفره از خبرگان صنعت و دانشگاه تأیید گردید. همچنین، پایایی ابزار با ضریب آلفای کرونباخ و پایایی آزمون-بازآزمون مورد بررسی قرار گرفت. روایی سازه با تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی ارزیابی شد. بهمنظور تأیید اعتبار همزمان، همبستگی نمرات ابزار با یک پرسشنامه استاندارد سنجش عملکرد تیمی مورد بررسی قرار گرفت. سپس، عوامل مخرب شناخت تیمی با تشکیل یک کارگاه آینده 2 روزه متشکل از 30 خبره شناسایی شدند. در فاز نهایی پژوهش، بهمنظور اعتبارسنجی عینی و آزمایشگاهی ابزار و بررسی ارتباط آن با پاسخهای فیزیولوژیکی، یک مانور رومیزی با مشارکت 9 تیم سهنفره آتشنشان و 9 تیم سهنفره حراست برگزار شد. تیمهای آتشنشان بهعنوان گروه با عملکرد شناختی بالا و تیمهای حراست بهعنوان گروه با عملکرد شناختی پایین در نظر گرفته شدند. در طول مانور، شاخصهای فیزیولوژیکی شامل دمای پوست (در دو نقطه)، تغییرپذیری ضربان قلب و پاسخ گالوانیکی پوست در فواصل زمانی مشخص جمعآوری و تحلیل شدند. برای تحلیل دادههای کمی، از نرمافزارهای SPSS و AMOS و برای مدلسازی روابط علّی از نرمافزارهای اکسل، پاژک و FCMapper استفاده گردید.
یافته ها: نتایج تحلیلهای مدلسازی، روابط و اولویت عوامل را به شرح زیر نشان داد: روش بهترین-بدترین، عامل "بلوغ تیمی" (وزن 132/ 0) و عامل "ارتباطات، هماهنگی، همکاری و مشارکت تیمی" (وزن 112/ 0) را بهعنوان تأثیرگذارترین عوامل شناسایی کرد. روشهای مدلسازی تفسیری ساختاری و دیمتل، "برنامههای آموزشی تیمی" را بهعنوان عامل ریشهای در پایینترین سطح سلسلهمراتب قرار دادند و "تصمیمگیری تیمی" و "حسسازی از بحران" را بهعنوان عوامل تأثیرپذیر و معلول در بالاترین سطوح جای دادند. تحلیل FCM نیز "برنامههای آموزشی تیمی" را بهعنوان عامل ریشهای و بنیادین تأیید کرد و عوامل "بلوغ تیمی" و "ارتباطات، هماهنگی، همکاری و مشارکت تیمی" بالاترین امتیازات مرکزیت را کسب کردند.همچنین نتایج پژوهش، روایی و پایایی بالای شاخص 13 گویهای توسعه داده شده را تأیید کرد: روایی محتوایی تمامی گویهها با مقادیر نسبت روایی محتوا بالاتر از آستانه 49/ 0 و مقادیر شاخص روایی محتوا کل بالاتر از 81/ 0، تأیید شد. پایایی ابزار با ضریب آلفای کرونباخ 971/ 0 و ضریب همبستگی آزمون-بازآزمون 926/ 0 (001/ 0>p) به دست آمد. روایی سازه نیز با تحلیل عاملی اکتشافی به یک ساختار تکعاملی منجر شد و تحلیل عاملی تاییدی برازش خوب مدل را با شاخصهایی نظیر 649/ 2= χ²/df،
016/ 0= RMSEA و 899/ 0= GFI تأیید کرد. همچنین، روایی معیار با مشاهده همبستگی قوی و معنادار (001/ 0>p، 838/ 0=r) بین نمره ابزار توسعه داده شده و پرسشنامه استاندارد سنجش عملکرد تیمی، تأیید گردید. درنهایت، اعتبارسنجی عینی و آزمایشگاهی ارتباطات معنیداری را میان عملکرد شناختی تیمی و شاخصهای فیزیولوژیکی آشکار ساخت: دمای پوست یک همبستگی منفی و معنادار (041/ 0=p، 279/ 0-=r) ؛ تغییرپذیری ضربان قلب یک همبستگی منفی و معنادار (001/ 0>p، 587/ 0-=r) ؛ و پاسخ گالوانیکی پوست یک همبستگی منفی و معنادار (05/ 0>p، 349/ 0-=r) در مراحل اولیه مانور نشان داد.
نتیجهگیری: این مطالعه با تدوین و اعتبارسنجی ابزار بومی ارزیابی عملکرد شناختی تیمی، شواهد محکمی در تأیید روایی و پایایی آن ارائه داد و بدینترتیب خلأ موجود در سنجش جامع عملکرد شناختی تیمی در تیمهای واکنش اضطراری را پوشش داد. برونداد نهایی پژوهش، شامل یک شاخص۱۳گویهای معتبر و تکعاملی است که میتواند برای ارزیابی چندبعدی شناخت تیمی در محیطهای صنعتی پرخطر بهکار رود. این ابزار، امکان شناسایی سطح شناخت تیمی، تمایز تیمهای با عملکرد شناختی بالا و پایین، و پایش بهبود تیمی در طول زمان را فراهم میکند و میتواند مبنایی علمی برای طراحی مداخلات آموزشی و مدیریتی هدفمند باشد. نتایج نشان دادند که سرمایهگذاری در برنامههای آموزشی تیمی میتواند بهطور غیرمستقیم بر عوامل کلیدی دیگر مانند تصمیمگیری تیمی و حسسازی از بحران اثرگذار باشد و در نهایت به بهبود عملکرد کلنگر تیمهای واکنش اضطراری بینجامد. بهطور کلی، این پژوهش با ارائهی چارچوبی جامع و کاربردی برای ارزیابی و بهینهسازی عملکرد شناختی تیمی، سهم قابلتوجهی در توسعهی دانش ارگونومی شناختی در حوزهی مدیریت واکنش اضطراری ایفا میکند و میتواند به مدیران صنایع در پیشگیری از خطاهای انسانی، ارتقای هماهنگی تیمی، و مدیریت مؤثر بحرانها یاری رساند.